يا زهـرا (س)


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دلِ تنگم هـوای مادر کرد

یاد آن خاطرات غم بارَش

یاد دارم که مـادرم را درد

چقــدر داده بـــود آزارش

*********

هرگـز از یـاد مـن نخـواهد رفت

آنچه را که به چشم خود دیدم

مــادرم بیـن شعله گیر افتــــاد

چقــدر مـن ز غصــه تـرسیـدم

********

در هجوم زبانه ی آتش

یاس را زیـر پا لگد کردند

خواستم پیش مادرم بروم

راه من را به شعله سد کردند

********

چه بگویـم که بعد پیغمبر

قرعه ی غـم به نام ما افتـاد

روزگارم به رنج و غـم سر شد

تا کـه راهــم به کـــــربـلا افتــاد

********

عصر روز دهم در آن صحــرا

چون حسینم به قتله گاه افتاد

شعلـه ای بـاز قـد عَلَــــم کـــرد و

به حـــــرم هـای بـی پنـــــاه افتـــاد

********

در شرر یاد مادرم کردم

تـازیــانـه چـه آتشـی دارد

شعله ای که حیا نمی فهمد

چه زبـان هـای سـرکشـی دارد


 

 

 




:: موضوعات مرتبط: اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : یک شنبه 25 فروردين 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com